تاملی بر رویداد تاریخی غدیر خم

رویداد غدیر از حوادث مهم در تاریخ سیاسی اسلام به ویژه تاریخ تشیع محسوب می گردد و حلقه ی اتصال نبوت و امامت به شمار می رود.

‎به قلم دکتر محمد جواد گودینی نویسنده، مترجم و استاد حوزه و دانشگاه:

این رخداد مهم تاریخی، در سال دهم هجری (چند ماه پیش از رحلت رسول خدا«ص» در هنگام بازگشت خاتم پیامبران(ص) از واپسین حج که به حجة الوداع شهره یافته، در منطقه ی غدیر خم روی داد که در ادامه ی این نوشتار با استفاده از منابع تاریخی معتبر شیعی و سنی به طور خلاصه بدان پرداخته می گردد:
‎پیامبر بزرگوار اسلام(ص) در سال دهم هجری راهی خانه ی خدا شد و به مردم نیز اطلاع رسانی گردید رسول خدا(ص) قصدِ به جای آوردن حج را دارد و از این رو گروه بسیاری از توده های مردم و قبایل گوناگون، خود را به مدینه رساندند تا به پیامبر خدا(ص) پیوسته و به این افتخار بزرگ نایل آیند. این مراسم حج را حجة الوداع، حجة البلاغ، حجة الکمال و حجة التمام نام نهاده اند و در سیره ی پیامبر(ص) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. (الخصال، ج۱ ص۶۶؛ أعیان الشیعة، ج۱ ص۲۹۰).
‎پس از آنکه مناسک حج با حضور پیامبر اکرم(ص) به پایان رسید و آن حضرت(ع) قصد بازگشت به مدینه را داشت، از جُحفة به منطقه ای که آن را “غدیر خم” می نامیدند، رسید. در این هنگام، پیش از آنکه مردم متفرق شده و هر یک از آنان به سوی شهر و دیار خود رهسپار شوند، جبرئیل امین این آیه ی کریمه را از جانب پروردگار جهانیان بر قلب پیامبر(ص) فرو فرستاد:
‎”يَا أيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ وَإِن لَمْ تَفعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهدِي القَوْمَ الْكَافِرِين”. (مائده/ ۶۷)
‎ترجمه:
‎”ای پیامبر«ص»، آنچه را از جانب پروردگارت نازل شده است، ابلاغ کن. اگر انجام ندهی، رسالت خدا را ابلاغ نکرده ای؛ خداوند تو را از مردم حفظ و حراست می کند. خداوند قوم کافر را هدایت نمی فرماید”.
‎خداوند متعال در این آیه ی کریمه، پیامبر اکرم(ص) را مامور فرمود تا علی بن أبی طالب(ع) را به عنوان امام، پیشوا و سرپرست مومنان پس از خود معرفی نماید. پس از نزول این آیه، پیامبر(ص) دستور فرمود: آنان که رفته اند، بازگردند و حاجیانی که هنوز نرسیده اند، خود را به جمعیت برسانند و همگان حاضر شوند. آنگاه نماز ظهر را همراه با جمعیت انبوهی که تا ۱۰۰ هزار تن نیز نوشته اند، اقامه کرد. پس از نماز ظهر، پیامبر گرانقدر اسلام(ص) بر فراز جهاز شتران رفت و خطبه ی خویش را که به خطبه ی غدیر شهرت یافته است، ایراد فرمود. هوا نیز در آن هنگام بسیار گرم بود.
‎پیامبر اکرم(ص) در بخشی از این خطبه چنین فرمود:
‎”سپاس از آنِ خداوند است و از او یاری می جوییم و به او توکل کرده و به خداوند از شر نفسهایمان و زشتی کردارمان، پناه می بریم؛ خداوندی که اگر کسی را گمراه نماید [او را به حال خویش رها کرده و از هدایت بی بهره گذارد]، هدایت کننده ای نخواهد داشت و اگر کسی را [به راه صواب و خیر] رهنمون نماید، دیگر کسی را یارای آن نخواهد بود که وی را به گمراهی و کژی کشاند. گواهی می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد«ص» بنده و فرستاده ی اوست.
‎ای مردم، خداوند دانا و آگاه مرا خبر داده که پیامبران«ع» به اندازه ی نیم عُمر پیامبر گذشته زندگی می کنند [هر پیامبری، عمرش از پیامبر گذشته کمتر است] و نزدیک است که من دعوت [خداوند متعال] را اجابت نمایم. من مورد بازخواست قرار می گیرم و شما نیز مسئول [کردار، رفتار، عقاید و اخلاقتان] خواهید بود. چه می گویید؟
‎مردم حاضر گفتند: گواهی می دهیم که شما [پیام پروردگار] را ابلاغ کردی و خیرخواهی نمودی و [برای هدایت امت و رهایی از جاهلیت، گمراهی، شرک، کفر و نفاق] تلاش کردی. خداوند به شما پاداش خیر دهد.
‎پیامبر«ص» فرمود: آیا گواهی نمی دهید که پروردگاری جز خدای یگانه وجود ندارد و محمد«ص» بنده و فرستاده ی اوست و این که بهشت او حق بوده، آتشش حق است، مرگ حق است و قیامت خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و خداوند مردگان خفته در گورها را بر می انگیزد [و به امر خویش زنده می کند]؟
‎مردم پاسخ دادند: آری [به همه ی این اعتقادات حق باور داریم].
‎پیامبر«ص» فرمود: من زودتر به حوض [کوثر] خواهم رفت و شما نیز در حوض بر من وارد می شوید؛ حوضی که عَرضش به اندازه ی صَنعا [پایتخت امروزی کشور یمن] و بَصری [از مناطق شام در سوریه ی امروزی] است…
‎پس خوب بنگرید که درباره ی ثقلین چه می کنید. کسی از میان جمعیت فریاد زد: ای پیامبر خدا ثقلین چیست؟
‎پیامبر«ص» فرمود: ثقل بزرگتر کتاب خداست که گوشه ای از آن به دست [قدرت و عنایت] خداوند است و طرف دیگر، در دستان شماست. پس به آن تمسک جویید که گمراه نشوید. ثقل کوچکتر، عترت و اهل بیت من است و خداوند دانا [که از نکات پنهانی و پوشیدنی نیز آگاه است] مرا آگاه کرده این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در حوض [کوثر] بر من وارد شوند و من این را از پروردگارم خواسته ام.
‎آنگاه دستِ علی«ع» را گرفت و آن را بالا برد؛ تا جایی که سفیدی زیر بغل هر دو آشکار شد و مردم او«ع» را شناختند.
‎پیامبر«ص» فرمود: ای مردم، چه کسی به مومنان از خودشان سزاوارتر است؟
‎گفتند: خدا و پیامبرش«ص» داناترند.
‎پیامبر«ص» فرمود: خداوند مولا و سرپرست من است و من سرپرست مومنانم و به آنان از خودشان سزاوارترم. هر کس من مولای اویم، علی«ع» نیز مولا و سرپرست اوست. پیامبر«ص» این جمله را سه بار و به روایت امام احمد بن حنبل (از بزرگان اهل سنت) چهار بار تکرار فرمود.
‎سپس فرمود: خداوندا! هر کس او«ع» را دوست می دارد، دوست بدار و آن کس که با او دشمنی می کند، دشمن دار و دوستانش را دوست و با کسانی که با او عداوت ورزیده و کینه دارند، دشمن باش و حق را همراه با او قرار ده [او را ملاک و مناطی برای حق قرار ده]. حاضران به غایبان [این جریان] را اطلاع دهند.
‎هنوز جمیعت متفرق نشده بود که جبرئیل امین این آیه را فرو فرستاد: “امروز دینتان را کامل کردم و نعمت خویش را بر شما تمام کردم و پسندیدم که اسلام دین شما باشد”.
‎پیامبر اکرم«ص» فرمود: الله أکبر؛ چرا که دین کامل شد و نعمت تمام گردید و خداوند به رسالتِ من و ولایت علی«ع» پس از من، خشنود گردید.
‎مردم شروع کردند به شادباش به امیر مومنان و به آن حضرت«ع» تبریک می گفتند…”. (الغدیر، ج۱ ص۱۶۷).
‎جریان غدیر را گروه بسیاری از صحابه ی پیامبر(ص)، تابعان و تابعانِ تابعان روایت کرده اند و حدیثی متواتر به شمار می رود که علمای شیعه و سنی آن را با اندک اختلافی در منابع تاریخی و روایی خویش آورده اند. (تهذیب التهذیب، ج۴ ص۲۱۲).
‎غدیر جریانی است که امام علی(ع) بارها در طول حیات خویش به آن استناد کرده و دیگر امامان(ع) نیز به این رویداد مهم تاریخی اشاره کرده و به آن استناد می فرمودند که برای نمونه به مواردی اشاره می شود:
‎از أصبغ بن نباتة [یکی از یاران امام علی«ع»] روایت شده است، امام علی(ع) مردم را سوگند داد اگر کسی حدیث غدیر خم را از پیامبر خدا(ص) شنیده است، از جای خویش برخیزد.
‎بیش از ده تن از حاضران در آن مجلس از جمله “ابو أیوب أنصاری” و “أبو زینب” برخاستند و گفتند: ما گواهی می دهیم که رسول خدا(ص) در حالی که دستِ شما را در روز غدیر خم گرفته بود، فرمود:
‎آیا گواهی می دهید که من [پیام خداوند جهانیان] را رساندم و نصیحت کردم؟ آنگاه فرمود: آگاه باشید خداوند عزوجل ولی و سرپرست من است و من ولی مومنانم. هر کس را که من مولای اویم، این علی(ع) [همین که دستش را گرفته ام] مولای اوست. خداوندا، کسانی را که او را دوست می دارند، دوست بدار و با دشمنانش دشمنی ورز …
‎شبیه این روایت، از زیاد بن أبی زیاد نیز نقل شده است؛ طبق این روایت، امیر مومنان(ع) (در روزگار خلافت خویش)، مردم را سوگند داد تا هر مسلمانی که از رسول خدا(ص) [جریان ولایت امیر مومنان«ع» و سرپرستی آن حضرت«ع»] در روز غدیر خم شنیده است، برخیزد. در آن هنگام، ۱۲ تن از اصحاب پیامبر(ص) که در نبرد بدر حضور داشتند، برخاستند. (الغدیر، ج۱ ص۱۶۹).
‎گروه بسیاری از علمای برجسته (از شیعه و سنی)، برخی از خلفای اموی و عباسی و دیگر رجال و شخصیت های اسلامی در طول ۱۴ قرن گذشته این جریان را روایت کرده اند در آثارشان به وقوع این رویداد مهم اشاره کرده و بر آن صحه گذاشته اند.
‎شاعران بسیاری نیز در سروده های خویش به رویداد غدیر خم اشاره جسته و با زبان شعر، به ثبت این رویداد تاریخی پرداخته اند؛ سرایندگانی همانند حسان بن ثابت انصاری، کمیت بن زید اسدی، سید حِمیَری، دعبل بن علی خُزاعی، شریف مرتضی، ‌شریف رضی، مهیار دیلمی، ابوفراس حَمدانی و … (اسوه رادمردی، ص۱۶۱).
‎غدیر خم را می توان نقطه ی عطفی در تاریخ اسلام توصیف نمود که از چنان اهمیتی برخوردار بوده که بارها از سوی اهل بیت رسالت(ع) مورد استناد قرار گرفته و به عنوان عیدی سترگ برای مسلمانان (به ویژه پیروان مکتب اهل بیت«ع») معرفی گردیده است.
‎فهرست منابع:
‎۱- قرآن کریم
‎۲- ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، بیروت، دار إحیاء التراث العربی ۱۹۹۱
‎۳- امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دار التعارف
‎۴- امینی، عبد الحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، تهران، دار الکتب الاسلامیة ۱۳۷۴
‎۵- صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویة قمی، الخصال، قم، مؤسسة النشر الاسلامی ۱۴۰۳ق
‎۶- گودینی، محمد جواد، اسوه رادمردی، انتشارات نظری ۱۳۹۹